شنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۲، ۰۵:۳۰ ب.ظ
فرهنگ روابط اجتماعی در اسلام ( تعادل [3] )
نیازش غیر از خدا نباشد یعنی غیر از خدا هیچ کس را موثر در وجود نداند !
طبق فرموده قران ما وظیفه داریم نیاز خلق را برطرف سازیم و در مواقع نیاز خودمان به خلق مراجعه کنیم .
مراجعه از بنده ! اما اینکه جواب دهد دست خداست ! اگر داد خدا داده و اگر نداد هم خدا نداده و در اینجاست که میگویند فرد باید به مقام رضا برسد و راضی از خدا و تدبیرات او باشد .
صمدیت در قاموس انسان با الله الصمد خیلی فرق دارد
الله الصمد بیان میکند که خدا به هیچ چیز و هیچ کس نیاز ندارد اما مخلوق به خدا نیاز دارد برای تاثیر در وجود و به بنده نیاز دارد برای رفع نیازها ..
اگر علم انسان کم باشد باید به علم مراجعه کند ، پولش کم باشد به پولدار و ..
دلیل رهبانیت و زهد افراطی صوفیه بد تفسیر کردن ایات قران و روایات است .
بزرگان صوفی یکی از بدترین تفاسیرشان در کلمه فقیر و بی نیاز و صمد است ؛ جالب این است که فقط تفسیر میکنند و در عمل چیز دیگری ست . همانگونه که در حال حاضر بزرگانشان رسما دستشان جلو امریکا درازه .
افراطیون در این قضیه میگویند ما وام دارهیچ کس نیستیم اما خدا میفرماید من شما را وام دار خلائق خلق کردم .
البته وام دار تا وام دار داریم ؛ کسی که خود را در مسیر مخالفت خدا وام دار خلق میکند مطمئنا مسیرش اشتباست و تکلیفش مشخصه _ تفریط در نیاز _
کسی که کلا سراغ خلق نمیرود _ افراط در نیاز _
حد وسط میگوید که موثر در وجود را خدا بداند .
در شهادت در استادیوم نیست که باز شه و همه بریزند بیرون ! باید در مسیر شهادت باشی تا اگر خدا بخواهد در تاریخی به شهادت برسی چون در مسیر شهادت قرار داری این زمان را زودتر به تو هدیه بدهد .
وقتی در مسیر شهادت قرار نداری نیاز اشتباهی را از خدا طلب میکنی !
در مسیر خدا قرار داشته باشید
قران می فرماید : انسان متعادل : حرکت کرده و ارتباط را با خلق برقرار کرده و وام داری را در مسیر خدا انجام داده بر مبنای تقوا و عاقبت محوری ! اگر در این مسیر به هدف نرسید دیگر زور نزنه ، چون داده ها و نداده ها از خداست .
«لا مُؤثّرَ فی الوجود الا الله»
جلسه اول عرض شد که اموزش روابط اجتماعی یعنی عاقبت دنیا و آخرت
8 . انسان متعادل در مسائل شخصی و کوچک غرق نمیشود :
انسان متعادل از بالا به همه چیز کلی مینگرد و در مسائل شخصی گم نمیشود و او را از هدف خلقت بنی ادم غافل نمیکند . وظیفه خود را فراموش نمیکند .
کسانی که در سن کم به شهادت میرسند کسانی بودند که در کوچک سالی هم بزرگ مینگریستند .
گاهی اوقات مسائل شخصی و کوچک برای فرد درگیری ایجاد میکند که فراموش میکند در جهان خلقت چه اتفاقی می افتد .
دانشمندان نجوم نقل کرده اند که : کهکشان راه شیری و منظومه شمسی همه خلق شده اند برای قوام کره زمین و کره زمین خلق شده است برای انسان !
ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
مسائل کوچک ادم متعادل را نمیتواند پایین بکشد .
مسائل شخصی نباید در مسائل حقوقی تو دخالت کند ( منظور از مسائل حقوقی عالم عبودیت و انسانیت است )
فرد متعادل وظیفشو نسبت به جامعه و جهان خلقت و مه و خورشید و فلک فراموش نمیکند . هیچ گاه در مسائل اصلی که عبودیت و خلقتش است لنگ نمیزند .
بین دایره مسائل شخصی و عبودی و وظیفه اش هیچ نقطه تلاقی ای وجود ندارد .
آدم مومن متعادل خط میان مسائل شخصی و عبودیتش خیلی پررنگ است و نمیتواند آنها را در هم دخالت دهد .
مثال : ادمی که به نقطه تعادل رسیده اگر غرق در مسائل شخصی باشد هرگاه که صدای الله اکبر اذان بالا میرود او فارغ از دنیا میشود کعنا که عالمی وجود ندارد و به عبادت خود میپردازد
اما دیگر انسانها میگویند که 20 دقیقه قبل در سجاده باشید و تمرکز کنید و ..
انسانی که متعادل نیست اگر بازارش به رونق نباشد شکرش کم میشود
اگر بازارش به رونق باشد مست میشود .
زانوی غم که برای خیلی از کلاسهای دنیایی بغل میگیرید باعث میشود که خیلی از کلاسهای دنیایی و اخرتی خود را تعطیل کنید .
ارتباط اجتماعی اسلامی به شما اموزش میدهد که در زندگی خود " کات " داشته باشید ؛ اگر در قسمتی از زندگی با شکست مواجه شدید اورا فراموش کرده و به قسمتهای دیگر بپردازید .
عبودیت یعنی : در حال ترقی و تکامل و ترقی بخشیدن و تکامل بخشیدن !!
سوره بقره _ ایه 213 :
کسی که از بالا به جامعه مینگرد همگان را امتی واحد و جامعه ایمانی را برادر میبیند لذا هرچه برای خود میپسندد برای دیگران هم میپسندد .
نگاه امتی :
جامعه اسلامی مثل خودمان برایمان باید محترم باشد .
مشکل اصلی جامعه ما عدم رعایت کرامت انسانی است .
جامعه ما جامعه ایمانی نیست زیرا به کرامت یکدیگر احترام نمیگذاریم . کرامت گمشده ی جامعه امروز ماست . متولیان جامعه اسلامی باید کرامت را رعایت کنند .
طبق فرموده قران ما وظیفه داریم نیاز خلق را برطرف سازیم و در مواقع نیاز خودمان به خلق مراجعه کنیم .
مراجعه از بنده ! اما اینکه جواب دهد دست خداست ! اگر داد خدا داده و اگر نداد هم خدا نداده و در اینجاست که میگویند فرد باید به مقام رضا برسد و راضی از خدا و تدبیرات او باشد .
صمدیت در قاموس انسان با الله الصمد خیلی فرق دارد
الله الصمد بیان میکند که خدا به هیچ چیز و هیچ کس نیاز ندارد اما مخلوق به خدا نیاز دارد برای تاثیر در وجود و به بنده نیاز دارد برای رفع نیازها ..
اگر علم انسان کم باشد باید به علم مراجعه کند ، پولش کم باشد به پولدار و ..
دلیل رهبانیت و زهد افراطی صوفیه بد تفسیر کردن ایات قران و روایات است .
بزرگان صوفی یکی از بدترین تفاسیرشان در کلمه فقیر و بی نیاز و صمد است ؛ جالب این است که فقط تفسیر میکنند و در عمل چیز دیگری ست . همانگونه که در حال حاضر بزرگانشان رسما دستشان جلو امریکا درازه .
افراطیون در این قضیه میگویند ما وام دارهیچ کس نیستیم اما خدا میفرماید من شما را وام دار خلائق خلق کردم .
البته وام دار تا وام دار داریم ؛ کسی که خود را در مسیر مخالفت خدا وام دار خلق میکند مطمئنا مسیرش اشتباست و تکلیفش مشخصه _ تفریط در نیاز _
کسی که کلا سراغ خلق نمیرود _ افراط در نیاز _
حد وسط میگوید که موثر در وجود را خدا بداند .
در شهادت در استادیوم نیست که باز شه و همه بریزند بیرون ! باید در مسیر شهادت باشی تا اگر خدا بخواهد در تاریخی به شهادت برسی چون در مسیر شهادت قرار داری این زمان را زودتر به تو هدیه بدهد .
وقتی در مسیر شهادت قرار نداری نیاز اشتباهی را از خدا طلب میکنی !
در مسیر خدا قرار داشته باشید
قران می فرماید : انسان متعادل : حرکت کرده و ارتباط را با خلق برقرار کرده و وام داری را در مسیر خدا انجام داده بر مبنای تقوا و عاقبت محوری ! اگر در این مسیر به هدف نرسید دیگر زور نزنه ، چون داده ها و نداده ها از خداست .
«لا مُؤثّرَ فی الوجود الا الله»
جلسه اول عرض شد که اموزش روابط اجتماعی یعنی عاقبت دنیا و آخرت
8 . انسان متعادل در مسائل شخصی و کوچک غرق نمیشود :
انسان متعادل از بالا به همه چیز کلی مینگرد و در مسائل شخصی گم نمیشود و او را از هدف خلقت بنی ادم غافل نمیکند . وظیفه خود را فراموش نمیکند .
کسانی که در سن کم به شهادت میرسند کسانی بودند که در کوچک سالی هم بزرگ مینگریستند .
گاهی اوقات مسائل شخصی و کوچک برای فرد درگیری ایجاد میکند که فراموش میکند در جهان خلقت چه اتفاقی می افتد .
دانشمندان نجوم نقل کرده اند که : کهکشان راه شیری و منظومه شمسی همه خلق شده اند برای قوام کره زمین و کره زمین خلق شده است برای انسان !
ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
مسائل کوچک ادم متعادل را نمیتواند پایین بکشد .
مسائل شخصی نباید در مسائل حقوقی تو دخالت کند ( منظور از مسائل حقوقی عالم عبودیت و انسانیت است )
فرد متعادل وظیفشو نسبت به جامعه و جهان خلقت و مه و خورشید و فلک فراموش نمیکند . هیچ گاه در مسائل اصلی که عبودیت و خلقتش است لنگ نمیزند .
بین دایره مسائل شخصی و عبودی و وظیفه اش هیچ نقطه تلاقی ای وجود ندارد .
آدم مومن متعادل خط میان مسائل شخصی و عبودیتش خیلی پررنگ است و نمیتواند آنها را در هم دخالت دهد .
مثال : ادمی که به نقطه تعادل رسیده اگر غرق در مسائل شخصی باشد هرگاه که صدای الله اکبر اذان بالا میرود او فارغ از دنیا میشود کعنا که عالمی وجود ندارد و به عبادت خود میپردازد
اما دیگر انسانها میگویند که 20 دقیقه قبل در سجاده باشید و تمرکز کنید و ..
انسانی که متعادل نیست اگر بازارش به رونق نباشد شکرش کم میشود
اگر بازارش به رونق باشد مست میشود .
زانوی غم که برای خیلی از کلاسهای دنیایی بغل میگیرید باعث میشود که خیلی از کلاسهای دنیایی و اخرتی خود را تعطیل کنید .
ارتباط اجتماعی اسلامی به شما اموزش میدهد که در زندگی خود " کات " داشته باشید ؛ اگر در قسمتی از زندگی با شکست مواجه شدید اورا فراموش کرده و به قسمتهای دیگر بپردازید .
عبودیت یعنی : در حال ترقی و تکامل و ترقی بخشیدن و تکامل بخشیدن !!
سوره بقره _ ایه 213 :
کسی که از بالا به جامعه مینگرد همگان را امتی واحد و جامعه ایمانی را برادر میبیند لذا هرچه برای خود میپسندد برای دیگران هم میپسندد .
نگاه امتی :
جامعه اسلامی مثل خودمان برایمان باید محترم باشد .
مشکل اصلی جامعه ما عدم رعایت کرامت انسانی است .
جامعه ما جامعه ایمانی نیست زیرا به کرامت یکدیگر احترام نمیگذاریم . کرامت گمشده ی جامعه امروز ماست . متولیان جامعه اسلامی باید کرامت را رعایت کنند .
۹۲/۰۱/۳۱