منبــــــــــــر

حجت الاسلام سیـــد محمــــد انجـــوی نـژاد

منبــــــــــــر

حجت الاسلام سیـــد محمــــد انجـــوی نـژاد

پنجشنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۲، ۰۶:۴۳ ب.ظ

لبیک یا خامنه ای ( سبک زندگی ) [9]

کار واجب : شما موظف هستی برای معاش تلاش کنی تا حدی که خودت و خانواده ات از خط فقر بالاتر باشید.
اسلام می گوید حدی که برای خانواده و چرخاندن چرخ خانه کار می کند، عبادت محسوب می شود. این درآمد درآوردن را واجب و عمل عبادی می داند.
این کار اگر به یک مسئله‌ی عبادی دیگر برخورد کند، کار عبادت است و با دیدگاه حسن بصری - که قبلا ذکر شد - به این قضیه نگاه نمی شود.
اگر کسی علَم خانواده ای را بلند کند و در حد ضرورت های عرفی جامعه به خانواده اش نرسد، از نظر اسلام مرتکب گناه شده است.

کار مستحب : تا حدی که به خانواده ضرر نزند، می تواند غیر از کار اصلی، کار دیگری هم داشته باشد که درآمد آن را خرج خیرات کند. غیر از اینکه این کار عبادت است، عمل مستحب هم برایش نوشته می شود؛ به این شرط که ضرر و کمبودی متوجه خانواده نشود.

کار به معنای کار : انسان در حالت بیکاری مطلق فاسد می شود. پیامبر (ص) که رحمتٌ للعالمین است فرمود : «مبغوض ترین شخص در نظر من جوان بیکار است.»
ارزش کار به این اندازه است.

خود کار کردن، حُسن است برای دنیا و آخرت. اگر کار واجب نداری، کار مستحب که گیر می آید! حتی اگر کاری نبود که درآمدی از آن بدست آوری، کاری فراهم کن و درآمد بده. برکت دارد؛ هم روح تقویت می شود، هم جسم.

نکات :

+ توجه به رزاقیت خداوند
تا شروع کردی به کار، به رزاقیت خداوند تبارک و تعالی توجه داشته باش. یادمان باشد روزی ما دست خداست.
الزاما هرکسی درآمد خوبی دارد، زندگی خوبی ندارد؛ بلکه هرکس درآمد سالمی دارد، زندگی خوبی دارد.

+ کار موازی نباشد.
کاری باشد که دردی از جامعه دوا کند.
الان محبوب ترین شغل برای جوانان ما که ظاهرا پر درآمد هم هست، دلالی و واسطه گری است!
البته روی این کار عناوین جذاب و شیک هم می گذارند! مثل شرکت بازرگانی، بازاریابی، agence و ... این کارها به جامعه ضرر می زند.

+ کار کشف شود.
یک مشکل بزرگ ما در جامعه امروز این است که والدین دهان‌بین، جوانان را به سمت فنون و تحصیلاتی می فرستند که بازار کارش اشباع شده. فقط با این هدف که در بین فامیل و دوستان بگویند فرزندم در فلان رشته و فلان دانشگاه قبول شده!
با این وضعیت که این تعداد دانشجو داریم و سطح تحصیلات را بالا برده ایم، وقتی اعتبار را در رشته هایی می دانیم که کاملا اشباع شده اند، طبیعتا بیکاری زیاد می شود.
کار باید کشف شود؛ در غرب مردم برایشان کار کردن عار نیست.

در این تحصیلات فاجعه رخ می دهد؛ وقتی تعداد دختران تحصیل کرده از پسران تحصیل کرده بیشتر می شود منجر به دو چیز می شود :
1. دختر با تحصیلات بالا منتظر می ماند که با مردی فاضل و درسطح خودش ازدواج کند، و چنین اتفاقی نمی افتد!
2. اگر ازدواجی رخ دهد، زن فاضل و مرد متوسط یا بی‌سواد؛ که منجر به اختلافات دائم و اغلب جدایی می شود.

در بسیاری از رشته های تحصیلی، فرد خودش باید مبدع بازار باشد.
یکی از صنعت های پر درآمد در چندسال اخیر، کشت کیوی بود. کیوی میوه ای بود که اوایل در ایران نبود، کسی دید میوه ارزشمندی است، خاک ایران هم قابلیت پرورش آن را دارد، خودش آمد و مبدع شد و میوه را بار آورد؛ تعداد زیادی مشغول به کار شدند، ضمن اینکه سود زیادی هم داشت. با این کار میزان سلامت جامعه را هم بالا برد.

مملکتی با این وسعت، این‌همه منابع، این‌ میزان تنوع، این‌همه سلیقه، می شود کارهای مفید بسیاری انجام داد، دائم نشسته است و دلالی کشف می کند! که کجا می تواند مثلا یک تُن بار جابجا کند و چند میلیون عایدش شود.
کار بدون عرق ریختن و بدون فکر و تلاش، کار نیست. کسی که فقط فکر می کند و با فکر پول تولید می کند، این حتما دلالی است. یا با فکر کردن راه پیدا می کند برای کلاهبرداری!

با فکر تنها نمی شود کار تولید کرد. باید فکر کرد و برایش عرق ریخت و زحمت کشید. باید جسارت داشت.
منظور اسلام، کار تولیدکنندگی است، نه دلالی و واسطه گری. کار باید کشف شود و به اجتماع هم سود برسد.
عده ای فقط آن قسمت فرمایشات رهبری را گرفتند که درباره ازدیاد نسل فرمودند! قسمت دیگر را نگرفتند که منظور، فرزندان مولد است، نه مصرف کننده. فرهنگ تولیدکنندگی را باید به فرزندانتان بیاموزید.

+ در هر رشته ای هستید باید گُل کنید، و برای این باید زحمت بکشید. با فکر و تلاش در پایین ترین رشته ها، از رده های اول موفق تر خواهی بود. هم در آمد بیشتر و هم بازار کار بهتر.

برخی منتظرند یک میز برایشان بگذارند با 3 ساعت کار مفید در روز، ماهیانه هم 800 هزارتومان حقوق بگیرند! این روحیه‌ی اشرافی‌گری بعضا بر جوانان حاکم است و حاضر نیستند زحمت بکشند. بسیاری از جنوب شهری ها و کسانی که طعم فقر را چشیده اند، زحمت می کشند و به جاهای بالا می رسند.

مراجعه کنید به امور مالی استانداری ِ هر استان. در بعضی مواردی که دولت تعهد دارد - مثل حقوق کارمندان - کمبود بودجه دارند و در بعضی مواردی که دولت منتظر است مردم تعهد داشته باشند، کار کنند و هزینه اش را مطالبه کنند، اغلب بودجه ها بر می گردد!
در سال چند صد میلیارد پولی که در کشور برای تولید اختصاص داده شده است، چون مردم نمی توانند این پول را برای تولید جذب کنند، بر می گردد.

چین چرا موفق است؟ چون فکر می کنند و عرق می ریزند. در یک روستا در چین، زنان و دختران 4 ساعت صبح ها در مزرعه کار می کنند و ساعات بیکاری بعداز ظهرها را لپ‌تاپ می بندند!

+ بحران کار در جهان به دلیل همین روحیه وجود دارد. چون دیگر غربی ها هم دلالی را یاد گرفته اند!

»» چند نکته راجع به دلار و وضعیت اقتصادی امروز

بالا رفتن قیمت دلار، بیشترین اثری که روی زندگی من و شما دارد، تلقین احساس بدبختی است! وگرنه این موضوع به نفع اقتصاد مملکت ماست. مقاله های موجود در این زمینه را بررسی کنید، یک مقاله پیدا نمی کنید که بگوید این جریان به ضرر اقتصاد داخلی ماست.
یکی از اختلافات آمریکا و چین این است که چین ارزش پولش را بالا نمی آورد و با این کار آمریکا را زمین می زند.

چرا این موضوع به نفع ماست؟
1. صادرکننده های ما در این چند وقت سودشان بالا رفته است، در نتیجه تولید کننده ها سودشان بالا رفته. نتیجه این است که مردم میل به تولید پیدا می کنند.

2. وارد کننده ها جنس با قیمت بالای دلار می خرند و وارد می کنند، و مردم نمی توانند جنس خارجی بخرند - اتفاقی که در چین می افتد - و در نتیجه جنس تولید داخل می خرند. وقتی مردم جنس های خودشان را بخرند، نباید قیمت جنس های داخلی بالا برود، مگر اینکه مواد اولیه اش خارجی باشد. و نباید کسی که تولید ننده است، فکر مواد اولیه را نکرده باشد! باید خودش تولید کند.
نتیجه این است که تولیدات ملی در داخل بیشتر مصرف می شود.

3. قبلا مردم به مکه و ریاض می رفتند و پول های ایران را در جیب وهابی ها می ریختند. یا در سایر کشورها. چون قیمت پایین تر بود. الان قیمت دلار بالا رفته و موازنه به هم خورده است. ارزش پول ما در غرب و درعربستان و عراق و حتی افغانستان پایین آمده است. پس دیگر مردم پول‌شان را به این کشورها نمی برند و پول در مملکت خودمان می ماند.
و کسانی که در خارج از مملکت دارند کار می کنند، پول هایشان را می آورند در ایران سرمایه گذاری می کنند. چون ارزش دلار از ریال خیلی بالاتر است و با یک ساعت کار در غرب، به اندازه‌ی چند ساعت ریالی درآمد دارند.

الان یکی از مسائل های پیش آمده، ایرانیان مقیم مالزی هستند. اگر آنجا کار می کنند، مجبورند بیایند در ایران خرید کنند.

دولت از این جریان بالا رفتن دلار خیلی سود می کند. باید ارزش پول‌مان را پایین بیاوریم و بعد صفرها را حذف کنیم.
سرمایه گذار خارجی وقتی ببیند وضع از این قرار است، دلار را می آورد در ایران خرج می کند.

این فشاری که وارد می کنند، فشار روانی است. دلار شد 3500 تومان، چه کار کنیم دیگر نمی شود زندگی کرد !!! مگر خریدهای ما با دلار است که نگران باشیم؟ خریدهای ما ریالی است.
وقتی ارزش پول ما پایین می آید، یعنی قدرت خرید بنده برای کشور خودم مناسب است و برای کشور دیگر نامناسب.
پس از کشور خودت خرید کن؛ این به نفع اقتصاد ملی است.


در اینترنت سرچ کنید و فوائد بالا رفتن قیمت دلار را مطالعه کنید. الان تولید کننده های ما بسیار خوشحالند.
این بحران روحی وقتی از سر مردم رد بشود می بینند که چقدر به نفع ماست. و قبلا چقدر راحت پول های هنگفت خودمان را می بردیم در کشورهای دیگر، به این اسم که جنس ارزان بخریم!

این قضیه تمام بشود، قدرت تولید خط تولید ملی بالا می رود. بالا رفتن قیمت دلار یک سری مشکلات هم ایجاد می کند که قبول داریم، ولی بگذارید کنار هم و موازنه کنید؛ فواید این جریان به مراتب بر مشکلاتش می چربد.
پس نگویید قیمت دلار بالا رفته و بازار کار خراب شده، بازار دلالی خراب شده است!

 ما کلیت بحث را گفتیم، مقالات را مطالعه و بررسی کنید. وضعیت کشورهایی که اجازه نمی دهند ارزش پولشان نسبت به دلار بالا بیاید را ببینید، کشورهایی که سعی کردند دلار ارزان باشد را هم ببینید. کشورهایی که شکست خوردند و دلایل شکست‌شان را بررسی کنید؛ تولید ملی ندارند، نفت ندارند، بسیار وابسته هستند حتی برای واردات نان! و با ایران مقایسه کنید.

سیستم اگر درست باشد و به درستی جلو برود، این یک اتفاق میمون است.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۱/۲۹