منبــــــــــــر

حجت الاسلام سیـــد محمــــد انجـــوی نـژاد

منبــــــــــــر

حجت الاسلام سیـــد محمــــد انجـــوی نـژاد

چهارشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۲، ۰۹:۵۴ ق.ظ

لبیک یا خامنه ای ( سبک زندگی ) [4]

. باید در مسیر بالا بردن بازدهی کار باشد.
اگر کار فکری کرده است، استراحت باید به نوعی باشد که فکر را آسوده کند. اگر کار مدیریتی و مشغله ی فکری داشته، باید تفریحی باشد که خستگی روحی را برطرف کند.
تفریحی باشد که آنچه تو را خسته کرده، از جسم یا ذهنت بیرون بکشد.

3. جلوگیری از افسردگی های روحی
برخی اوقات فراغت های ما به دلیل نامتناسب بودن تفریح، برنامه ریزی نکردن، ایجاد بحث و اصطکاک با دوستان، و ..، اتفاقا باعث افسردگی می شود!

4. پیشگیری از آسیب های اجتماعی
یکی از دلایل آسیب های اجتماعی، تخلیه نشدن درست و به موقع هیجانات روحی است.
مردم گاهی اوقات برای ترسیدن و هیجان زده شدن هزینه می کنند؛ مثلا پول می دهند برای دوساعت سینمای وحشت یا تماشای مسابقات ورزشی.

این ها در وجود ما هست. هیجان، روح را به تلاطم وا می دارد. اگر این میزان شر در وجود بشر نباشد، زندگی کسالت بار می شود. بازی و تفریح، این پتانسیل را خارج می کند و انسان به آرامش و تعادل می رسد. [به شرط زمان و مکان مناسب و به اندازه بودن]

از علت های بسیار مهم آسیب های اجتماعی، اضطراب های نهفته‌ی ارضا نشده، قدرت‌مندی های ارضا نشده و توانایی های دیده نشده است.
کسی که در تفریح و بازی هیجان و قدرت بدنی اش را تخلیه کرده، در مسیر آسیب های اجتماعی حرکت نمی کند.
یکی از دلایل آسیب های اجتماعی در جامعه ی ایرانی، نداشتن تفریح سالم است.

در فلسفه ی اخلاقی غرب، می گویند هر خانه ای مستراحی دارد و و وظیفه‌ی حکومت ها این است که برای هر شهر، مستراحی تعبیه کند. فساد را در یک جای خاص جمع کنند که به کف خیابان کشیده نشود.
که البته ما با دیدگاه اسلامی این را قبول نداریم؛ اسلام می گوید می توانیم کاری کنیم که فساد نه در خانه باشد، نه در خیابان. حلالش این است که طبق فرمایش امام صادق (ع)، با تفریح این شر تخلیه شود.

تفریح از آسیب های اخلاقی هم پیشگیری می کند. وقتی اوقات فراغت، اوقات بیکاری باشد، شخص بیکار خودش است و شیطان! اگر برای ساعات بیکاری اش یک کار مفید [در اصطلاح عرفانی، مشغله ی نفسانی] نداشته باشد، یقیناً شیطان برایش برنامه ریزی می کند.
پس باید ساعاتش را با علاقه‌مندی هایش پر کند.

5. رفع خستگی های عبادی
تفریح باید خستگی عبادت را برطرف کند. او پیغمبر بود که فرمود من از عبادت خسته نمی شوم!
امیرالمؤمنین (ع) فرمود : انّ للقلوب اقبالاً و ادبارا. برای قلب های شما یک روست و یک پشت.
ممکن است شخص از عبادت خسته شود و اگر در این مسیر خستگی، عبادت را ادامه دهد، زده می شود.

گاهی قلب پشت می کند و احساس عبادت نداری. این موضوع دو حالت دارد :

+ قلب پشت کرده چون عبادتت جدی نیست. میزان عبادت از میزان گناهان خیلی کمتر شده. فاصله زیاد شده و آرام آرام میزان میل و رغبت به ظلمات بیشتر می شود.
در اینجا باید گناهان را کم کنی تا شوق عبادی بازگردد. این حالت عادی نیست.

++ اگر بخاطر گناه نباشد و یک دفعه قلب پشت کند و نتواند ارتباط برقرار کند. کسی که تا قبل از این عادی بوده و میل به عبادت و نماز و زیارتش زیاد است و ناگهان وسط مجلس شب قدر یا محرم قفل می کند، قبض می شود. یک دفعه احساس می کند قلبش جبهه می گیرد. این توطئه‌ی شیطان است.
در اینجا معلوم می شود که میزان تفریح کم بوده و قلب پشت کرده است. اگر در عبادت افراط کرده باشد، به تفریط می رسد.
[قبض شدن الزاما به معنای اشک نریختن نیست؛ گاهی انسان اشک ندارد ولی حال خوشی دارد. قرار نیست که حتما ضجه بزنیم تا خدا ما را بپسندد! اگر در مسیر قرب باشد کافی‌ست.]

در برخی آیات قرآن از فعل امر استفاده شده است. فعل امر اگر با قرینه‌ی خاصی نباشد، دلالت بر وجوب می کند : سیروا فی الارض؛ یعنی باید بروید بگردید و سفر کنید. کلوا واشربوا؛ باید استفاده کنید.
تفریحاتی که در اسلام نام برده شده و به آن ها توصیه شده عبارتند از : ورزش، شنا، اسب سواری، تیراندازی، مسافرت، گردش‌گری و دیدار با دوستان و خویشاوندان.

عبادت های ویژه را در برخی مواقع تفریح حساب کرده اند. مثلا مسافرت به نیت زیارت. خود تعویض مکان و آب و هوا عوض کردن، نوعی تفریح است و در روحیه انسان تاثیر دارد.

»»
یکی از مشکلات روانی بشر این است که غم و بلا و فاجعه را برای خودش چند برابر می کند! امیرالمؤمنین (ع) فرمود گدشته و آینده برای مؤمن «کالعدم» است، یعنی انگار وجود نداشته است.

شکست و ناراحتی و اتفاقی که گذشته است را چرا هر روز تمدید می کنی !؟ مگر ما چقدر عمر و فرصت زندگی کردن داریم که یک سومش شکست باشد و دو سومش یادآوری خاطرات آن !!؟

حکمت 270 نهج البلاغه - امیرالمؤمنین (ع) :
«زمانی که وقت شادی در اختیارت قرار گرفت، آن را زائل نکن. چرا که  زمانی که وقت اندوه شد، اندوه تو را رها نمی کند.»

اندوه خودش آن قدر قدرتمند است که اجازه نمی دهد از یاد شادی های گذشته ات لذت ببری. پس در زمان شادی، اندوه را وارد نکن.
ما از وقایع شاد شخصی و خانوادگی و اجتماعی‌مان، حُسن استفاده را برای شاد کردن خود و مردم‌مان نمی کنیم. متاسفانه ما بیشتر ایام غم را پاس می داریم! لذا تفریحات نقص پیدا می کند.

در فرهنگ ما این‌گونه است که تمام مجادلات و دعواها و قهر و دلخوری ها در عروسی هاست و تمام آشتی ها در مراسم ختم! در بستر غم با هم خوبیم. وقتی پول نداریم رفیق هستیم، وقتی پول داریم، مشکل داریم!

مگر ما در سبک زندگی‌مان نمی توانیم ببینیم مردم شادند که شادی ها را به ناراحتی و دلخوری می کشانیم؟ مگر از مصیبت بقیه ی مردم لذت می بریم که در عزا مهربان می شویم !؟

تفریح و شادی گناه ‌آلود

غررالحکم - صفحه 186 - امیرالمؤمنین (ع) :
«کسی که از نافرمانی خدا لذت ببرد، خدا او را ذلیل می کند.»

مؤمن که از نافرمانی خالص خدا لذت نمی برد، اما ممکن است در تفریحش درصدی نافرمانی خدا باشد.
فرموده اند مؤمن هر بلایی به او رسید را باید تحمل کند؛ الا ذلت. و فرمودند ذلت اصلا قابل تحمل نیست! پس اگر در جایی دیدی ذلیل و بی آبرو شدی و قدر تو را ندانستند، بدان خدا گوش ات را گرفته! چون ذلت جزء بلاها نیست و خداوند مؤمن را با ذلت آزمایش نمی کند.

این ها برای مؤمن زنگ خطر است که حواسش را جمع کند. برای کفار اصلا زنگ خطری در کار نیست، ناگهان آخر کار برایشان ندا می آید «هذه جهنم التی کنتم توعدون!» و با سر آن ها را به جهنم می اندازند. اما خداوند مؤمن را دوست دارد و مدام برایش آلارم خطر می دهد.
اگر ذلت آمد، زنگ خطر است. لذت تفریح ناسالم و گناه آلودت را با ذلت از تو می گیرد.

»»

کافی - جلد 2 - صفحه 85 :
خدمت پیامبر آمدند و گفتند یک عده هستند که فقط عبادت می کنند و جز این کاری نمی کنند!
پیامبر (ص) آن ها را فراخواند و فرمود :
«اما من نماز می خوانم و می خوابم. برخی روزها را روزه می گیرم، بعضی روزها را نمی گیرم. می خندم و بعد گریه می کنم. گوشت می خورم. همسر اختیار می کنم. بچه دار می شوم و .. و هرکس غیر از این باشد، از ما نیست.»

یک درصد از زندگی ات باید خنده باشد، درصدی گریه، درصدی خوراک، درصدی شهوت و ..
کسی که از همه شهوات و لذات حلال می برد و به خط درویشی می زند، اگر تا آخر در خط دین بماند که خسرالدنیاست، ولی مسئله اینجاست که پیامبر (ص) می فرماید این شخص در خط دین نمی ماند!

بعدا تمام کنترل هایش را با شهوات خارج از اندازه جبران می کند.
«از ما نیست» یعنی نمی تواند مسلمان بماند و یقیناً از دایره‌ی اسلام و صراط مستقیم خارج خواهد شد.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۱/۲۸