منبــــــــــــر

حجت الاسلام سیـــد محمــــد انجـــوی نـژاد

منبــــــــــــر

حجت الاسلام سیـــد محمــــد انجـــوی نـژاد

چهارشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۲، ۰۹:۵۱ ق.ظ

لبیک یا خامنه ای ( سبک زندگی ) [3]

+ چرا طلاق زیاد است؟
البته آمار طلاق به نسبت خودمان زیاد است. آمار طلاق در کشورهای غیر مسلمان کمتر است چون آنجا دختر و پسر برای با هم بودن الزامی به ازدواج کردن ندارند که بعد طلاق بگیرند.

اگر بگوییم آمار جدایی، قابل مقایسه است. مدتی با هم هستند و بعد جدا می شوند. بسیاری از متفکرین غربی توصیه می کنند که تا 30 – 35 سالگی فقط دوستی باشد! از این سن به بعد برای حفظ نسل، ازدواج رسمی کنند و بچه دار شوند.
و در ایران آمار طلاق در شهرهای مذهبی بالاتر است. چون ازدواج ها اشتباه است. جوانان ما آنقدر از جانب خودشان اطمینان دارند که احساس نمی کنند برای ازدواج باید آموزش ببینند.

+ چرا اعتیاد زیاد است؟
+ چرا حقوق همسایه را رعایت نمی کنیم؟
در خیلی از فرهنگ های ما همسایه موجودیت ندارد! در فرهنگ آپارتمان نشینی، مردم راحت ترند که همسایه ها را نشناسند و در ارتباط نباشند.

+ فرهنگ رانندگی
آیا در زمان آموزش رانندگی، فرهنگ رانندگی کردن هم آموزش داده می شود؟

+ صله رحم
+ فرهنگ آپارتمان نشینی
+ الگوی تفریح سالم و اوقات فراغت در اسلام
+ ضوابط آرایش مردان و زنان
+ فرهنگ بازار
+ علت کارگریزی
بررسی وجدان کاری پایین و عدم مسئولیت پذیری

+ علت پرخاشگری
+ عدم توجه به تولیدات داخلی
+ چرا طرح های خوب در حد ایده باقی می ماند؟
که این بر می گردد به حکومت و سبک زندگی. اگر حاکمان تخصص نداشته باشند و مطلع نباشند، طرح های متخصصین عقیم می ماند.

+ انتساب های نابجا
امام (ره) فرمودند متخصص بدون تعهد و متعهد بدون تخصص مضر است.

+ چرا ساعات مفید کاری کم است؟
در مدارس و برخی رشته های دانشگاهی ساعات درس خواندن زیاد و فشرده، و بهره وری پایین است. مفید نیست.

+ مصرف گرایی / ربا / حق فرزند و همسر / زاد و ولد / حدود تجمل گرایی / بحث بیماری غربی خانه‌مجردی / و ...

»» الگوی تفریح سالم - اوقات فراغت در اسلام و سبک زندگی

نامه 31 نهج البلاغه - حضرت علی (ع) خطاب به امام حسن مجتبی (ع) :
«فرزندم، مؤمن در فعالیت های خود باید 3 زمان را قرار دهد؛ زمانی برای مناجات با خدا - زمانی برای حساب‌رسی نفس - زمانی که آن را برای لذت های حلال و آراستگی خود قرار دهد. و مؤمن را از قرار دادن این زمان گریزی نیست.»

یک قسمت مناجات است، یک قسمت معاش است و یک قسمت فراغت است.
یک عده اوقات فراغت را به اشتباه به عنوان اوقات بیکاری مطرح می کنند. تفریح و فراغت را جزء ملزومات و زندگی نمی دانند. اما نظر اسلام این نیست.

با این دید، دو مشکل پیش می آید :
1. وقت بیکاری پیدا نکنی.
روح و روان و جسم خسته، نه به درد دنیا می خورد، نه آخرت.
2. ممکن است اوقات بیکاری زیاد باشد.

ما در آموزه های قرآنی، وقت "بیکاری" نداریم. اوقات تقسیم بندی می شود : مناجات، معاش، فراغت.
ممکن است در یک زمان، نیاز به اوقات معاش نداشته باشی، می فرماید باید از این اوقات برای فراغت و مناجات استفاده کنی. تفریح جزء لازمات زندگی بشر است.

توحید و سبک زندگی

مقام معظم رهبری فرمودند توحید صرفاً یک نظریه ی فکری و فلسفی نیست؛ بلکه روش زندگی برای انسان هاست. اگر توحید در جامعه ی بشری تحقق پیدا کند، دنیای بشر هم آباد خواهد شد و دنیایی خواهد بود در خدمت تعالی و تکامل انسان.

یقین به توحید، وحدانیت خدا، مالکیت خدا، رازق بودن خدا، حکیم و صالح بودن خدا، در سبک زندگی ما چه تاثیری دارد؟
اعتقاد به اینکه خدا روزی رسان است؛ شما در بحث اقتصادی زندگی ات چند درصد روی رزاقیت خدا حساب کردی؟

 بر اساس آموزه های قرآنی، در دنیا هیچ عملی شانسی نیست. تمام اتفاقات زندگی ما رابطه ی علّی و معلولی دارد. تمام مشکلات زندگی معلول است. ناراحتی ها و شادی های زندگی، مرهون اعمال قبلی ماست.

یک بلا از نوع البلاء للولاست.
یک بلا معلول ِ یک علت است.
اگر کودکان و زنان غزه امروز آرامش ندارند، این معلول ِ بی عرضگی فلسطینی هایی است که با اسرائیل صلح کردند.
برتری و استیلای غرب، معلول ِ تفکر نواندیشان دوره ی رنسانس است برای بهتر زندگی کردن.

در زندگی روزانه ی ما هم همینطور است؛ من دروغی نخواهم شنید اگر دروغی نگویم. آزاری از همسایه ای نخواهم دید اگر آزاری نرسانم.
توفیق و سرافرازی [از دید اسلامی] در زندگی نخواهم داشت، اگر باعث توفیق و سرافرازی عده ای در غرب نشده باشم.

سه آیه ی رسمی قرآن کریم است که :
- اگر نیکی می کنید، منت نگذارید، چون به خودتان نیکی کرده اید.
- بدی ها و شرور، نتیجه ی کارهای خودتان است.
- در واقع جهنمی وجود ندارد، جهنم با اعمال ما در حال ساخته شدن است! سیستم برزخ و جهنم تماماً معلولی است، علت در ماست.


در سبک زندگی هم وضعیت همین گونه است. اتفاقی که در زندگی شما می افتد، محو نمی شود. توبه فقط باعث بخشش خداوند و پاک شدن پرونده ات می شود، اما آن اتفاق می ماند و چند سال بعد در زندگی ات خودش را نشان می دهد. اگر غیر از این باشد عدالت خدا زیر سوال می رود.

وقتی فتنه ای ایجاد کردی و یک زندگی را تلخ کردی، یا علاوه بر توبه، جبران می کنی و آن زندگی را شیرین می کنی، یا عدالت خدا ایجاب می کند فتنه ای مانند همان ایجاد شود و زندگی خودت را تلخ کند.
هرچه ایمان بالاتر رود، شخص این رابطه ی علّی و معلولی افعالش در زندگی اش را بیشتر درک می کند.

شرک

پیامبر (ص) فرمود در امت من گاهی اوقات شرک مانند این است که مورچه ی سیاهی روی سنگ سیاهی در شب راه می رود و تو از آسمان می خواهی نگاه کنی!
ممکن است به شرک خفی دچار شویم. زیر بار شرک جلی که اغلب ما نمی رویم! مشکل ما شرک خفی است؛ تصمیماتی که در زندگی می گیریم و با توحید منافات دارد.

گاهی اوقات می خواهیم از مسیرهایی غیر خدایی به خواسته هایمان برسیم، غافل از اینکه همه چیز دست خداست. با حق کشی و دزدی و تقلب و دروغ می خواهد اعتبار کسب کند و کارش را پیش ببرد.
این ها گناه بودنش یک بحث است، مشرکانه بودنش بحث مهم زندگی ماست.

برای مثال می گویند با این وضع خراب اقتصاد چه کسی می تواند بچه بیاورد و بزرگ کند !؟ این رسماً شرک است.
مگر تربیت دست ماست؟ مگر روزی دست ماست؟
آنقدر بوده اند پدر و مادرهای روحانی و عارف و متقی و آیت الله، که فرزندشان فاسد بوده. و آنقدرها هم بوده اند پدر و مادر بی سواد، و فرزندان علامه و فاضل.
آیه شریف قرآن می فرماید «یا ایتها النفس المطمئنة ارجعی الی ربک راضیة مرضیة». نفرمود ارجعی الی خالقک یا الی الله. فرمود ربّ. مربی خداست. ما به اندازه ی وظیفه مان کار می کنیم.

شرک یعنی این تفکر پدر و مادری که می گویند خدا نمی تواند تربیت کند، خداوند نمی تواند روزی برساند، وظیفه تربیت و روزی رسانی به عهده ی من است !! من تشخیص می دهم که نباید بچه بیاورم یا فقط یک بچه!
علت، این شرک است و معلول ِ آن، فساد فرزند. همین یک فرزند می شود داغی که زندگی ات را تلخ می کند.

و در شغل، درس، ارتباطات، شهوات و .. هم به همین ترتیب. قرآن کریم می فرماید معلول را نفرین نکنید، علت را نفرین کنید که همان شرک شماست.

اگر در زندگی کاری انجام دادی که در مسیر قُرب نبود، این یعنی منافات سبک زندگی با توحید. فرمود «ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» عبادت در اینجا به معنای ذکر گفتن نیست، به معنای «لیعرفون»، نزدیک شدن است. هدف اصلی خلقت قرب است، غیر از این باشد شرک است.

در ادامه بحث فراغت، امیرالمؤمنین در شعری می فرماید :
«در طلب بزرگی از وطنت خارج شو. مسافرت کن زیرا که در مسافرت 5 فایده است :
- فراموشی غصه ها
در تفریح غصه ها فراموش می شود. غم و غصه از نظر دین ما معلول ِ گناه است و بزرگ ترین مانع بین ما و خدا. حُزن در دین تعریف دارد. غم دنیا انسان را بیچاره می کند.
- بهره اقتصادی
- کسب دانش.
علم آموزی، عبرت.
- ادب آموزی
در سفر انسان ناچار است که روابط اجتماعی و روابط عمومی اش را بالا ببرد، چون با خیلی افرادی برخورد می کند که زبان و فرهنگ او را نمی فهمند.
- همراهی با انسان های بزرگ.

اگر عبادت در زندگی جایگاه جدی نداشته باشد، در زندگی تلخی ایجاد می شود. جایگاه جدی؛ نه عبادت از سر بیکاری و ناچاری.
برنامه ی توسل، برنامه ی زیارت، نماز، صله ارحام، وعظ شنیدن و .. خیلی جدی در زندگی گنجانده شود.
مقام معظم رهبری فرمودند وعظ شنیدن جزء برنامه های روزانه تان باشد؛ حتی اگر در حد چند دقیقه باشد.
امام علی (ع) هر روز به امام حسن مجتبی می فرمود چیزهایی که امروز در مسجد گفتم، برایم بازگو کن؛ تاثیر شنیدن وعظ.

همان گونه که فراغتی که با بیکاری یکی می شود، تاثیری بر شیرینی و نشاط زندگی ندارد، برنامه ی غیرجدی و از سر ناچاری ِ عبادت هم سودی برای شیرین کردن زندگی ندارد.
اوقات فراغت از نظر اسلام برنامه ای که در مواقع بیکاری می چینی، نیست. تفریح و فراغت یک برنامه ی جدی است.
نظر اسلام، بی قیدی و رد شدن از خطوط قرمز اخلاقی و عرفی و قانونی نیست. نظر اسلام بر تفریح هدفمند است. تفریح دلخواه و در وقت لازم و برای رسیدن به اهداف متعالی دنیا و آخرت.

یک مورد آن، رفع خستگی برای کار است. از نظر خداوند تبارک و تعالی کار مقدس است، پس هر مقدمه ای برای بهتر کار کردن هم مقدس است. جهاد مرد، تلاش برای معیشت خانواده اش است، و تفریح مرد برای بهتر کار کردن هم جهاد است.
این جزء قسمت های جدی زندگی است.

تفریح، با شأن تعریف می شود و الگوی ثابت ندارد.

1. شأن فرهنگی
در هر فرهنگ یک سری کارها به عنوان تفریح شناخته می شود. در کشورهای مختلف فرق می کند. در شهر با روستا فرق می کند. حتی در خانواده ها با شئون فرهنگی مختلف، تفریحات فرق می کند.

2. شأن سنی
برای سنین مختلف فرق می کند.
3. شأن خانوادگی
4. شأن اقتصادی

برای مثال شأن اقتصادی تو این نیست که با وام بروی ترکیه و تا چند ماه بعد اضطراب و ناراحتی اعصاب داشته باشی برای پس دادن هزینه.
بعضی شهر و روستاهای کشور خودمان بجز تفاوت قیمتی، تفاوت چندانی با سوئیس و ترکیه ندارد!
بسنجیم و عادت کنیم با نگاه به دخل و خرجمان تفریح کنیم.

- شأن های استثنایی هم وجود دارد.
حق نداریم به کسی خرده بگیریم. مثلا کسی لذت می برد تفریحش روضه و مجلس امام حسین (ع) باشد. زیارت رفتن باشد. تفریحش مطالعه کردن باشد.
الگوی تفریحی افراد مختلف الزاماً یکسان نیست.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۱/۲۸