منبــــــــــــر

حجت الاسلام سیـــد محمــــد انجـــوی نـژاد

منبــــــــــــر

حجت الاسلام سیـــد محمــــد انجـــوی نـژاد

چهارشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۲، ۰۹:۲۸ ق.ظ

اسلام شیطانی [1]

به انسان گفتیم قطعا شیطان می خواهد تو را به جهنم ببرد. مراقبت نکرد. اینجا دیگر تقصیر از خود اوست که 6 دانگ حواسش را جمع نکرد؛ در برابر شیطانی که قسم خورده کینه ی بنی آدم در دلم است. کسی که حتما هم قصدش این نیست که همه را به جهنم بفرستد، همین که دنیایشان را خراب کند برایش کافی است. ممکن است خیلی ها در آخر توبه کنند و عاقبت به خیر شوند؛ اما شیطان می خواهد که حداقل دنیایشان را برایشان زهر کند و مطمئن باشد که دنیای خوبی نداشته اند.

+ یک عده از افراد، وقتی شیطان بهشان پیشنهاد می دهد، استقبال می کنند. هر پیشنهای که احساس کنند سود دارد!
یک عده استقبال نمی کنند و اگر بفهمند از طرف شیطان است و مجبور به ارتکاب آن شوند، نگران و ناراحتند و وجدان و نفس لوامه‌ اذیت‌شان می کند. این ها کسانی اند که بالاخره طغیان می کنند در برابر شیطان و توبه می کنند و معامله با شیطان را به هم می زنند.
شیطان می گوید من با این دسته از آدم ها وارد بازی نمی شوم! یک کربلا می رود و تمام زحمات چندین ساله ی من را به باد می دهد! بالاخره یک روز ورق را بر می گرداند. من نیرویم را پای این آدم ها تلف نمی کنم. برای این ها از مسیری ورود پیدا می کنم که فکر کنند مسلمان اند.

اسلام شیطانی :

اسلامی که شخص در آن مشکل نفس لوامه ندارد، وجدانش فشاری به او نمی آورد. سند افتخاراتش هم زیاد است: کربلا و هیئت‌مان ترک نمی شود. برای اباعبدالله و امیرالمؤمنین فلان کارها را کرده ام، نماز شبم ترک نمی شود.
شیطان حتما سراغ دوستان خدا هم می رود.
به قول مرحوم دولابی، شیطان سگ در خانه ی خداست. سعی اش را می کند که کسی وارد نشود.

برای اینگونه افراد چگونه وارد می شود؟ در اسلام‌شان یک سری ویروس هایی وارد می کند.
 این بحث را در چند بخش بررسی می کنیم :
- زبان شیطان
- ریا و نفاق نهادینه شده
- اسلام آمریکایی
- رفاه زدگی و عافیت زدگی
- شرک و کبر شیطانی
- فرهنگ جهان سوم

زبان شیطانی:

حیوانات در ارتباطشان با هم، غرایز یا یک سری قواعد مشخصی دارند.
حیوانات زبان ندارند. لذا در آن ها اختلاف نمی بینیم. هرچیزی که در دنیای آن ها اتفاق می افتد مشخص و برنامه ریزی شده است. در حیوانات ظلم و خیانت و آبروریزی نمی بینیم.
انسان، حیوان ناطق است؛ پس اتفاقا مهم ترین قسمت انسانیت ما، زبان ماست.
بزرگترین مشکل بشریت این است که ناطق است! زبان ما بزرگترین مشکل ماست.

سوره احزاب - آیه 70 :
یا ایها الذین آمنوا اتقوالله و قولوا قولاً سدیدا.
یا حرف نزن، یا اگر می زنی، محکم حرف بزن؛ حرفی که نه به دنیای تو و برادر و بغل دستی ات لطمه بزند، نه به آخرت‌تان.

یک جمله می گوید و یک شهر را به هم می ریزد! محکم و سدید حرف بزنید که به جایی لطمه نزند.
90 سال خوب حرف بزنی ولی با 20 ثانیه حرف زدن نادرست، همه اش را به باد می دهی! برای سایر موارد می شود سبک سنگین کرد و گفت مثلا خدا دو رکعت نماز قضا را به ده هزار رکعت دیگر می بخشد. اما در بحث زبان اینگونه نیست. 70 سال عبادت با یک جمله به باد می رود. 70 سال جهاد خراب می شود.

غررالحکم، جلد 5، صفحه 466 - امیرالمؤمنین (ع) :
من عقل صمت - کسی که عقل دارد، یا سکوت می کند یا درست صحبت می کند.
و در جای دیگر می فرمایند مَن صمت سلم. کسی که وقتی می داند حرف درستی ندارد سکوت می کند، سالم می ماند. بقیه به فساد کشیده می شوند.

غیبت و دروغ و تهمت مثل نقل و نبات روی زبانشان است! قبلا دروغ می گفتند که کارشان راه بیفتد، الان دروغ می گویند و حال می کنند با دروغ گفتن‌شان! هیچ چیز هم گیرش نمی آید. نه دنیا نه آخرت. و احساس گناه هم از دروغش نمی کند. دروغی که فقط با آن باد می کند!
با این ها در پازل اسلام شیطانی قرار می گیریم.

جامع السعادات، جلد 2، صفحه 285 - رسول خدا (ص) :
هر کس بدون علم کافی به سخن دیگران اعتراض کند و جدال نماید، مورد خشم خداست تا دست از جدال بردارد.
ورود به مباحث بدون علم و تخصص. احساس گناه هم نمی کنند! چقدر اشراف داری به این مطلبی که درموردش اظهار نظر می کنی !؟
فقط برایت باد می آورد. و آنکه باد بکارد، باد درو می کند!
جدال گناه است. عباداتت را می سوزاند. چرا فکر می کنید حتما باید به هرچیزی که در مورد هر کسی از شما پرسیدند، جواب بدهید؟

ورود در بسیاری از مشکلات مردم؛ همسایه و فامیل و همکار، برای شما حرام است و رسما بر باد دهنده ی عبادات شماست. برای اینکه نمی توانی مشکلی را حل کنی و بی تخصصی تو فقط وضع را خراب تر می کند.

امالی شیخ صدوق، صفحه 28 :
اورع الناس من ترک المراء و ان کان محقا -  پارساترین مردم کسی است که از مجادله کردن و بگومگوها دوری گزیند، هر چند حق با او باشد.

ورود در مباحثی که محق هم هستید، اشراف هم دارید، اما به شما ربطی ندارد!

اگر کسی از شما خواست که برای رفع عیوبش کمک کنید یا نقد کنید، بحثی جداست. اما اصلا اجازه ی ورود به کار کسی که راضی نیست را ندارید.
اگر در جدالی حق با تو بود و می دانستی این حق را باید بگویی، و طرف پذیرشش را نداشت، از تو ساقط است و حق نداری در زندگیش ورود کنی.

فقط در جدال احسن برای یافتن یک حقیقت علمی، یا در ارتباطات اجتماعی - سیاسی - اعتقادی می توانی وارد شوی، در صورت اشراف به مطلب. صحبت کنی، بحث کنی و بجنگی.

+ الان در یک دوره ای هستیم که سن ها بالا می رود، اما اخلاق بالا نمی رود.
دوره، دوره ی لودگی و استهزاء شده است! و تمسخر دیگران جزء ارزش های جامعه شده است. از مهد کودک تا لحد!
جدی ترین مباحث به طنز و لودگی کشیده می شود. حتی بحث انتخابات ریاست جمهوری.
فضای دبیرستان ها و دانشگاه های ما همین است! مگر کلاس درس جای لودگی و مسخره بازی است !؟ از پول بیت المال برای یادگیری و علم آموزی شما خرج می شود. نه برای لودگی و خوشگذرانی!

در جایی که تمسخر ارزش شود، تمسخر زورش به ارزش ها می رسد.
تلاش می کنی یک ارزش را به نوجوان بفهمانی، وقتی وارد فضای دبیرستان و دانشگاه می شود، چنان فشار تمسخر قوی است که نمی تواند رعایت کند! ولو ارزش غیر دینی، حتی ارزش علمی.
کم کم در جامعه کار بجایی می رسد که دیگر نمی شود با کلام و لطایف مردم را خنداند، مجبورند با لودگی و ادا در آوردن به این کار بپردازند.
هر کاری ادبیات خودش را دارد، شأن هر چیز فرق می کند.

+ سوره مطففین ، آیه 29 -31 . برای کسانی که نمی توانند تحت فشار تمسخر با خدا آشتی کنند :
إِنَّ الَّذینَ أَجرَموا کانوا مِنَ الَّذینَ آمنوا یَضحَکونَ -  و اذا مَرُّوا بِهم یتَغامَزونَ
آنان را که ایمان آورده بودند به ریشخند مى‏ گرفتند -

این آدم ها در جامعه می چرخند و ایادی شیطان اند. به مؤمنین فشار می آورند و اجازه نمی دهند ارزش هایشان را حفظ کنند.
اسمش حکومت اسلامی است، اما همه در آن حاکمند بجز اسلام! هر کسی که بخواهد اسلام را نشان بدهد، رویش فشار می آید.
فشار می آورند و قرآن کریم می فرماید بعد از این کارشان شادمان اند. و إذَا انْقَلَبوا إِلى أَهلِهِمُ انقَلَبوا فَکِهین .

در روز قیامت از آن ها سوال می شود چه کردید که شما را به جهنم می برند؟ دزدی و جنایت کردید؟
پاسخ می دهند وقتی مؤمنین را می دیدیم مسخره می کردیم.
هر چقدر هم توبه کنی، بخششی در کار نیست. جلوی پای کسی که می خواهد با خدا دوست شود، سنگ نینداز.

در جامعه باید شوخی لازم باشد، اما اگر باعث رنجاندن، غیبت، تهمت و لرزاندن پایه های منطق انسانی باشد، گناه است.
وقتی خودت نمی فهمی برای خدا و مردم کار کردن و دویدن و جنگیدن چه لذتی دارد، چه حقی داری که مسخره می کنی !؟
چرا ارزش های انسانی و پایه های دینی را با تمسخر زیر سوال می برید؟ چرا ارزش های اجتماعی و سیاسی را زیر سوال می برید؟
کار بجایی می رسد که بچه شیعه ی ما 90 درصد استهزاء هایش راجع به خودی هاست!

و یک عده ی دیگر هم از آن طرف بام می افتند؛
جدیت زیادی
فرض نکردن فضای انسانی - اجتماعی جامعه
شعار پسندی

این دو گروه دو لبه ی قیچی هستند که دارند دین را می بُرند. امیرالمؤمنین (ع) فرمود مؤمن در میانه حرکت می کند.

ارزش های یک بچه دبیرستانی با توی جنگ و جبهه دیده یکسان نیست. باید درکش کنی.
یک شعار را برای 100 هزار نفر نمی شود یکسان گفت. یک شعار را در همه ی دوره ها نمی شود گفت.

معلول سوزی و علت ننگری -
اگر قرار نیست با علت برخورد شود، نباید با معلول برخورد شود. این اشکال است.

معرفی دین القاعده ای در این نوع نگرش -
دین القاعده ای می گوید فقط ظاهر را رعایت کن. خشک هم رعایت کن، بدون انعطاف!
فقیر و غنی برایشان فرقی ندارد. با علت کاری ندارند و فقط معلول را می شمارند. وقتی فقط معلول بررسی می شود، یعنی فقط داریم ریش متر می کنیم! اسلام شیطانی می گوید ریش متر کن. اسلام شیطانی، اسلام خوارج است.

فراری دادن مردم از دین -
مبلغین عمومی تحت تاثیر "اطرافیان خاص". مبلغین مراقب باشند اطرافیان خاص، عموم جامعه ی ما نیستند.
اطرافیان خاص را باید در گروه های خاص پرورش داد.

وسط بایستید. شیطان یا این طرف است یا آن طرف. در میانه باشید. لا شرقیة و لا غربیة.

عده ای از اسلام یک دین بی رنگ و بو و بی خاصیت در ذهن دارند که باید یک سری ورد و ذکر را دائم تکرار کنند. هر چقدر مُهرت بزرگتر باشد، بهتر هستی!

اسلامی که در آن حساب و کتاب مالی وجود ندارد. اسلامی که در آن مرفهین ارزشمندتر از فقرا هستند. اسلامی که در آن تو هیچ هزینه ای نمی دهی؛ نه از مال، نه از جان و نه از نفس ات. و قرار نیست هیچ فشاری به تو بیاید!
خیلی قرار باشد فشار زیادی متحمل شوی، سوار هواپیما می شوی و به مکه می روی!

شعری از مهدی سیار :

مباد سفره ی رنگین‌تان کپک بزند / خلاف میل شما چرخکی فلک بزند
به پاسبان محل بسپرید نگذارد  / گرسنه ای سر این کوچه نی‌لبک بزند
شما به صحت ایمان خویش شک نکنید / درخت دین جماعت اگر شتک بزند
شما به پاکی باغات خویش شک نکنید / اگر هنوز گلویی دم از فدک بزند
رها کنید علی را، که مثل هرشب خویش / به زخم کهنه و نان جو اش نمک بزند
امیر قافله گیرم که عزم جنگ کند / نشسته اند سواران، که را محک بزند !؟

مراقب این اسلام باشید.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۱/۲۸