منبــــــــــــر

حجت الاسلام سیـــد محمــــد انجـــوی نـژاد

منبــــــــــــر

حجت الاسلام سیـــد محمــــد انجـــوی نـژاد

سه شنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۳۰ ق.ظ

هزینه ارتباطات [2]

بعضی ارتباطات، هزینه هایی به دنبال دارد؛ خراب می شوی، سیاه می شوی، توفیقاتت کم می شود.
اگر قرار است دوستانی داشته باشی که از نظر اخلاقی از خودت پایین ترند، فقط در صورتی می توانی رنگ نگیری که دوستانی داشته باشی که از نظر اخلاقی از تو بالاتر باشند.

سوال : آیا نسبت مساوی کفایت می کند؟
+ خیر. یک موش می تواند یک خُم عسل را نجس کند! اگر 6 تا دوست بد داری، باید 60 تا دوست خوب داشته باشی.

2
. داشتن ارتباطات سرویس گیری با رده بالاتر از خودت.
ارتباط با کسانی که از ما مجرب ترند و سرویس گرفتن از آن ها.

3. اگر می خواهیم با کسانی که از نظر اخلاقی از ما پایین ترند، ارتباط داشته باشیم، باید مبلغ دین باشیم، نه متنفرساز از دین.
باید تحمل مخالفت را داشته باشیم. تو قند را خورده ای و می دانی که شیرین است، طرف تو که هنوز قند را نچشیده!

خیلی از مقدسات ما ممکن است برای بقیه مقدس نباشد. این اختلاف اطلاعاتی ماست، نه اختلاف انسانی.
نباید اینگونه باشد که ما خودمان را انسان فرض کنیم و طرفمان را شیطان.
باید بر اعصابمان کنترل داشته باشیم تا خدای نکرده کسی را از دین زده نکنیم.

4. برطرف کردن زنگارهای ارتباطات.
وقتی با کسانی که در اخلاق از تو پایین ترند معاشرت داری، بعد از مدتی قلبت سیاه می شود.
هرچه ارتباطت با این قشر بیشتر می شود، باید توسل و ذکر و ارتباطت با خدا بیشتر شود تا جبران کنی.
قلبی که زنگار می گیرد را دیگر نمی شود براحتی پاک کرد. در هر رده علمی که باشی، در اثر ارتباط زیاد رنگ می گیری.
باید توسل و عبادتت را بیشتر کنی تا از حدی هم که قبلا بودی سقوط نکنی.

باید اولتیماتوم زمانی برای عبادت بگذاریم تا هزینه های ارتباطات اخلاقی را پایین بیاوریم.

ارتباطات علمی؛

1.  یک نظریه می گوید علم مفید در غیر مسلمین و غیر متدینین وجود ندارد.
این نظریه را فرمایش پیامبر (ص) رد می کند : اطلبوا العلم ولو بالصین. حتی اگر شده در چین به دنبال علم باشید.

چند نکته :
+ منشأ همه علوم متعلق به خداست [وحی]
+ بیشترین ترقی علمی در دوران اسلام اتفاق افتاده است.
+ یکی از مراکز علمی دنیا، ایران بوده است.
+ ایران در دوره ای دچار استعمار شد، غربی ها علوم ما را گرفتند و صدها سال رویش کار کردند و زحمت کشیدند.

خیلی از علمای غربی به نیت انسانی به دنبال پیشرفت علم بوده اند. نمی شود گفت هرکسی که در غرب کار می کند، فاسق است.
ولی علم غرب، در بسیاری از جاها فرهنگ غرب هم به آن سنجاق شده است! نمی شود این موضوع را نادیده گرفت.
وقتی می خواهد پزشکی یا هنر را ترویج کند، فرهنگ غرب را هم ترویج می کند.
باید بتوانیم فرهنگ را از علم تفکیک کنیم و از فرهنگشان اثر نگیریم. اول فرهنگ غرب را بشناسیم، بعد به سراغ علمشان برویم.

2. خودباور باشیم.
بدانیم که علم هر موبور و چشم آبی، علم برتر نیست!
ما هم می توانیم.

3. منفعل نبودن
هرچه از علوم تجربی می شنویم  - از مسلمان یا غیر مسلمان - با نگاه تشکیک به آن نگاه کنیم؛ با این دیدگاه که خودم باید بروم دنبالش و آزمایش و تجربه کنم.

4. گم نکردن هدف اصلی.
در غرب خیلی جاها از علم برای بهبود اقتصاد کمک می گیرند. علم برایشان مقدمه ی پول است.
پزشکی در خیلی جاها پیشرفت کرده که مقدمه ی فروش دارو باشد، تکنولوژی بسیار پیشرفت کرده در همین جهت.

چون در جوامع غربی ، رفاه یک اصل است. 90 درصد جنبش های غربی برا پول است.
فرهنگ پول محور غرب، باعث می شود تحریم ها اثربخش نباشد.
ولی در جوامع شرقی، اغلب مصالح در نظر گرفته می شود. در غرب پول مهم است و مرزی برای این قائل نیستند.
دانشمندان ما مراقب باشند در این دام نیفتند.

ارتباطات خانوادگی؛
یکی از پایدارترین و عمیق ترین ارتباطات، ازدواج است که خیلی هم هزینه دارد.

1. دو مدل نگاه به ازدواج وجود دارد:
+ نگاه غالب به ازدواج - مربوط به سنین نوجوانی و اوایل جوانی؛ یک نگاه رمانتیک و احساساتی که به دنبال همدم و مونس است.
 کسی که با این نگاه جلو می رود، دوست و رفیقی با این شرایط پیدا نکرده و می رود به دنبال ازدواج!
اگر دوستی پیدا کند که این نیازهایش را برطرف کند، نیازی به ازدواج ندارد.

+ نگاه دوم : ازدواج برطرف کننده نیاز جنسی است.
در این دیدگاه هزینه های ازدواج را در نظر نمی گیرند.

در دوستی و رفاقت، می شود دوست را اگر مطابق میل نبود رها کرد و دوستی را خاتمه بخشید، ولی آیا در ازدواج هم می شود پس از مدتی همسر را به راحتی رها کرد؟

اغلب ازدواج های در سنین پایین که به دلیل نیاز عاطفی یک طرف و نیاز جنسی طرف دیگر است، به شکست منجر می شود.
در سن پایین هیچ کدام از طرفین حاضر نیستند هزینه ای بپردازند. تا وقتی مجرد هستی، 100 درصد نظراتت متعلق به خودت است، ولی وقتی متاهل شدی، نظرات 50 – 50 می شود.

روزی که به نقطه ای رسیدی که باید ازدواج کنی، آن روز خودت حاضر می شوی هزینه ها را بپردازی.

2. هزینه دوم: باید آنقدر بزرگ شده باشی که بتوانی با سعه ی صدر زمان بدهی برای رسیدن به نقطه ی تفاهم.

3. کوتاه آمدن دوطرفه.

4. هزینه اینکه شیرینی ازدواج، حلاوت و شیرینی عبادت و محبت خدا را در دلت و زندگی ات کمرنگ نکند.
وگرنه خداوند در زندگی ات گره می اندازد ؛ و من اعرض عن ذکری فإن له معیشة ً ضنکا ..
کسی که از یاد خدا فاصله می گیرد، در زندگی اش گیر می افتد.

زمانی که یکی از زوجین از معنویات فاصله می گیرد، عبادات دیگری، تا زمانی که همسرش را همراه خودش بالا نکشد، نورانیتی برایش نخواهد داشت و زنگاری را از قلبش نخواهد شست.
تا وقتی مجردی، تمام عباداتت مال خودت است، ولی در زمان تأهل کسی که نتواند همسرش را بالا بکشد فضیلت عبادات خودش هم پایین می آید.
بعد از مدتی می بیند هیچ لذتی از عبادات و زیاراتش نمی برد. نورانیت عبادات پایین می آید.
مراقبت کنید.